روز معلم


!!!نخاله ها!!!

سلام.خــــــــــــــــب میریم سر سال دوم راهنمایی...

کلی تدارک دیده بودیم تا روز معلم رو جشن بگیریم.پچه های کلاس هم که از خداشون بود...روز معلم دبیر های خوبی سر کلاسمون میومدن(جنبه داشتن) داشتیم و اگه جشن میگرفتیم گیر نمیدادن.بادکنک های یه سری بر از آب و بادکنک های یه سری پر کاغذ کردیم و منتظر دبیر موندیم.قبل اومدن دبیر یه سری از کاغذ هارو کف زمین پخش کردیم و چند تا بادکنک ول کردیم توو کلاس.چراغ خاموش شد و همه ی بچه ها قایم شدن.ساده بود...اما پر از دردسر!!!دبیر که اومد حسابی خوشحال شد.تا زنگ آخر به همین روال ادامه پیدا کرد.فکر میکردیم چون جشن میگیریم برای دبیرها اون هام هم درس رو بیخیال میشن ولی بدتر شد.زنگ آخر و اواخر ساعت که بچه خسته و گیج و منگ بودند ناظم مدرسه پیداش شد...ناظم اومد و خرمونو چسبید...گفت خیلی سر و صدا کردیم و بقیه کلاس ها آروم بودن!خلاصـــــــــــــــه...هیچی دیگه...تنبیه شدیم.تا یه هفته باید توی حیاط مدرسه کلاغ پر میرفتیم

                                            هرچی سنگه مال پای لنگه



نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1392برچسب:,ساعت 13:32 توسط فاطمه| |

پیچك دات نت قالب جدید وبلاگ